کوه گشتی شاهان دشت 25/6/90
کوهستان الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجه
گزارش و تصاویر طبیعت ایران

چگونه بدانیم به اندازه کافی ورزش نمی کنیم؟ دستور العمل‌های ورزشی برای بچه‌های ۳ تا ۵ سال آیا عرق کردن باعث کاهش وزن و چربی سوزی می‌شود؟ علت حالت تهوع بعد از ورزش چیست؟ علت لرز کردن بدن چیست و چرا می‌لرزیم؟ چگونه بدانیم بدن مان کمبود کربوهیدرات دارد؟ اطلاعیه مهم! / خودداری از صعود به قلل مرتفع کشور به ویژه «دماوند»، «علم‌کوه» و «سبلان» در ایام تعطیل بهترین اپلیکشن های مخصوص کوهنوردان درخواست شفاف‌سازی در مورد خبر وقف کوه دماوند سلیت به جناب آقای دکتر «حمید مساعدیان» مسئول بخش جست‌وجو و نجات فدراسیون تسلیت فقدان کوه‌نورد فداکار زنده‌یاد «البرز زارعی» بررسی ساخت پد بالگرد به منظور ارتقای امداد رسانی هوایی در منطقه کوهستانی البرز مرکزی انعقاد تفاهم نامه با “بیمه سامان” / بهره‌مندی اعضای فدراسیون از شرایط ویژه انواع بیمه نامه‌ها بررسی ساخت پد بالگرد به منظور ارتقای امداد رسانی هوایی در منطقه کوهستانی البرز مرکزی آزمون‌های ورودی مربیگری درجه 3 کوه‌پیمایی تهران / تیر 1399 جلسه بررسی و مشکلات کوه‌های شمال تهران با شهرداری منطقه 1 گردهمایی اعضای منتخب ستاد اطلاع رسانی و پیشگیری از حوادث کوهستان گزارش تصویری / عملیات جستجوی هوایی جهت کوهنورد مفقود شده در منطقه علم کوه


کوه گشتی شاهان دشت 25/6/90

آبشار شاهان‌دشت، در روستای شاهاندشت واقع در کیلومتر ۹۶ جاده هراز(در ۶۵ کیلومتری شهر آمل) بخش امیری قرار دارد و از سمت جاده نسبت به آن دید وجود دارد.این آبشار پرآب، دائمی و عظیم، درجانب جنوبی جاده و رودخانه هراز باشکوهی وصف‌ناپذیر خودنمائی می‌کند. که از کنار قلعه شاهاندشت بر روی یک‌کوه هرمی شکل مشرف به روستای شاهان‌دشت به پایین میریزد.

در ارتفاعات مشرف به روستای شاهاندشت آبشار شاهان‌دشت با ارتفاع تقریبی ۵۰ متر که یکی از بزرگترین آبشارهای استان مازندران به شمار می‌رود. در بالای آبشار شاهاندشت قلعه شاهاندشت که به قلعه ملکه قلاع یا ملک بهمن مشهور است و نام تاریخی آن قلعه فرشته بوده است، واقع شده و از عظیمترین قلاع کوهستانی البرز است که از ستگ و نوعی ساروج که مخلوطی از شیر و تخم مرغ و نوعی خاک است ساخته شده و استحکام زیادی دارد.این قلعه پایگاه ملک بهمن از حکام آل پاد و سبانان و آخرین سلسله استندار لاریجان بوده که به دستور شاه عباس صفوی در سال ۱۰۰۵ هجری فتح گردید

 

ساعت 5 صبح در ميدان نازي آباد جمع شده و 5:15 دقيقه حركت به سمت جاده آمل را آغاز كرديم.همه دوستان با انرژي وصف ناپذير و پر از نشاط و چشماني كه می درخشید همه منتظر ديدن منظره اي بسيار زيبا و بديع بودند، .انگار هيچ كس خوابش نمي اومد يا بهتر بگم كسي جرات خوابيدن نداشت.

 

 

 

ساعت 7:45 به روستاي وانا رسيديم چون اتوبوس نمي تونست از اون شيب و پيچهاي تند بالا بره مجبور شديم كنار پل پياده بشيم و پس از اماده شدن همنوردان ساعت 8 حركت رو آغاز كرديم .به قول بچه ها حركت راست دست...
اين هفته يه مهمون ويژه داشتيم امير علي كه درگروه باران مثل یک الماس زیبا ، كوه نوردي میکرد.طفلك ناناز خيلي خسته شد يه كم هم سرما خورده بود ولي هزار ماشالله كم نياورد و همه مسير رو به همت سرپرست گروه و باباش بالا اومد. انشالله هميشه سلامت باشه وهميشه به ارتفاع امیر علی(راهي به سوي آسمان در گروه باران...)

 

 

حركت آرام گروه 31 نفره ، نوازش نسيم خنك و دلچسب، طنين صداي رودخانه و ناگهان منظره زيباي قله دماوند كه بخار گوگرد از دهانه ان بالا مي زد هيجان وصف ناپذيري رو براي همه بوجود آورد.طوري كه بچه هاي قديمي رو وسوسه ميكرد كه برنامه هفته آينده رو دماوند برن يا كهار به ناز.

خوش بحالشون اين همه اشتياق براي صعود و زيارت قله، آدم حسوديش ميشه.يعني ميشه يه روز همه با هم لياقت زيارت و صعود به اين قله زيبا وصف ناپذير، قسمت همه ما بشه.انشالله...
خوب چندتا عكس تكي زحمتش روآقاي عسگري ميكشه.دستت درد نكنه... بالاخره به اول روستا مي رسيم و در ابتداي روستا خودروهاي فراواني پارك كرده و گروهاي زيادي كه براي گذراندن روز جمعه و تفريح به اين منطقه زيبا اومده بودند ديده مي شد.تابلويي كه شرح مختصري از روستا و تاريخچه آن در ابتداي روستا زده شده بود و تمام گردشگراني كه براي اولين بار به اين منطقه آمده بودند رو متوقف ميكرد تا پس از خوندن تاريخچه به حركت خودشون ادامه بدهند.بعد از گذر از كوچه پس كوچه هاي داخل روستا به نانوايي رسيديم و خريد چندتا نون تازه براي صبحانه خالي از لطف نيست.نيم ساعت پياده روي وبعدآبشار بلند و زيباي شاهان دشت..

 

قطرات آبي كه به اطراف پرتاب مي شد و خيلي نرم خيست ميكرد.انگار خداوند داره باهات آب بازي ميكنه، نميشه وصف كرد(واقعا بايد بخشندگي رو از طبيعت آموخت،بدون هيچ منت...)
گروه باران ،چندتا عكس تكي و دوباره حركت به سوي آسمان،از شيب نسبتا تند حدود ساعت 10 بساط صبحانه رو پهن كرديم. بفرماييد صبحانه...

قرار بود چند نفر از دوستان براي ديدن غار برن كه به دليل كمبود وقت با هماهنگي سرپرست گروه صرف نظر كردن و همگي در همون جا موندن.. البته ميدونيد كه اينها اروم نميتونن بشينن كاشكي ميرفتن بالا...حالا نوبت آب بازيه و خلاصه به همت خانم آذر آب بازي شروع و با آبكش شدن دوستان به پايان رسيد.تقريبا مثل... آب كشيده شده بودن.

اخ داشت يادم ميرفت جاتون خالي يه جوجه خوشمزه هم محمد درست كردوخورديم.و ساعت 15:30 حركت به سمت ماشين و ساعت 20 به تهران رسيديم بار ديگر يك روز زيبا در كنار همه دوستان به پايان رسيد. به اميد ديدار مجدد جاي همه دوستان خيلي خالي بود...

رحمان رفیقی دوست وبرادر عزیز من.خیلی میخوامت

علی ذکایی دوست و جیگر گروه

 




:: موضوعات مرتبط: تابستان 90، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : سه شنبه 25 شهريور 1390



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به کوهستان الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجه مي باشد.